سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کژی، با دانش راست می شود . [امام علی علیه السلام]

باران عشق

Powerd by: Parsiblog ® team.
خدایا؛ نمی دانم!(یکشنبه 88 مرداد 18 ساعت 12:50 صبح )

خداوندا نمی دانم ؛
در این دنیای وانفسا
کدامین تکیه گه را تکیه گاه خویشتن سازم
نمیدانم؛ نمی دانم خداوندا.
در این وادی که عالم سر خوش است و دلخوش است و جای خوش دارد.
کدامین حالت و حال و دل عالم نصیب خویشتن سازم
نمی دانم خداوندا؛ به جان لاله های پاک و والایت نمی دانم
دگر سیرم خداوندا.
دگر گیجم خداوندا؛
خداوندا تو راهم ده.
پناهم ده .امیدم خداوندا . . .



  • کلمات کلیدی :
  • » شراره
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    برای تو می نویسم.....(جمعه 88 مرداد 9 ساعت 11:38 صبح )


    برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست...
    برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست...
    برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست...
    برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...
    برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است...
    برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک خود کردی...
    برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی...
    برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است ...
    برای تویی که سـکوتـت سخت ترین شکنجه من است....
    برای تویی که قلبت پـاک است...
    برای تویی که در عشق ، قـلبت چه بی باک است...
    برای تویی که عـشقت معنای بودنم است...
    برای تویی که عـشقت معنای بودنم و غمهایت سوختنم است...
    برای تویی که آرزوهایت آرزویم است...



  • کلمات کلیدی :
  • » شراره
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    حرف دل...(دوشنبه 88 مرداد 5 ساعت 3:10 صبح )

    مهربانم...
    من که گریه نمی کنم ! فقط چند قطره اشک است .
    چشمانم فقط دارد عرق می ریزد... دارد حیا می کند .
    مگر وظیفه چشمان آدمی چیزی جز نگاه کردن است ؟
    اما...  چشمان من فقط رفته اند داخل چشمان تو .

    انگار هیچ چشمی جز چشم تو در این بزرگی جهان نیست .

    چشمان من تو را در آغوش می گیرند . تو را کنار همه خوشیهایی که ندارد و ندیده و لمس نکرده می خواهد ؛ بخواند .
    چشمان من ؛ تو را به ابرها می سپارند . نباری آسمان یک وقت ...
    پس به چشمانم حق بده قدری عرق بریزند . قدری اشک بریزند . قدری به خاطر تو گریه کنند . چقدر گریه برای من خوب است ...

    وقتی گریه می کنم یاد تو می افتم . خنده دار نیست وقت گریه هایم سراغم می آیی ؟
    گفت : سخت نیست . هر سلامی یک وداعی را پشت خود پنهان کرده .

     



  • کلمات کلیدی :
  • » شراره
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    کاش هم نبود...(پنج شنبه 88 مرداد 1 ساعت 10:15 صبح )

    در حضور خار ها هم میشود یک یاس بود

     در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود

    میشود حتی برای دیدن پروانه ها

     شیشه های مات یک متروکه را الماس بود

    کاش میشد ، حرفی از کاش میشد هم نبود

    هرچه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود...



  • کلمات کلیدی :
  • » شراره
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    قلب نا آرام...(سه شنبه 88 تیر 30 ساعت 2:5 عصر )

    کجای سرزمین قلب تو ایستاده ام من، کجای این وسعت بیکران ؟

    که دل لرزه های پاک عشق را احساس می کنم . . .

    و نفوذ نگاه وحشی ی تو که ندیده  از پس عصیان کلماتت

    قلب نا آرام مرا . . . اهلی می کند . . .

     هیچ دستی را تاب تحمل

     هجوم تنهایی ی دستهای عاشق من نیست . .  

     و یگانگی ی کلامت که با کلامم آمیخت . . . 

    و به پای تو ماندن را به من آموخت . . . 

    بی آنکه بدانی طرح زیبای لبخندت 

                            چگونه تجیر قلبم شد . . .  

     هنوز بی نیمه مانده است  روح من . . . 

     غلت می زنم میان لحظه های بارانی . . . 

    و فرسنگها مانده است  تا 

                                  پر کشیدن کنار تو . .



  • کلمات کلیدی :
  • » شراره
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    عاشقی سخت است ولی...(شنبه 88 تیر 27 ساعت 10:32 صبح )

    هر روز دست به دعا کردم ،  از ته دل خدا خدا کردم

               گفتمش یا رب ز من دیوانگی اموختی

               محبت را  مهربانی را در دلم افروختی

                                             حال من عاشق زلف او شدم

                                             مثل یک دیوانه در کویش شدم

    یا رب این عشق با من چه ها میکند

     درد این دل را دوا میکند

                           عاشقی سخت است ولی با او شیدا میکنم

                           از این عشق تو را شکر میکنم

                                                      من هر روز دست به دعا میکنم

                                                      از تو طلب دیدار او میکنم

                                     تو خود میدانی در کوی او هجرانم

                                     باری از کوه غم در دل دارم

    هر شب از غم هجران اشک بر سموات دارم

     یارب این هجران را پابان بده

                                             این دو دل را در کنار هم به مهربانی بده...



  • کلمات کلیدی :
  • » شراره
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    نامه 1 مجنون...(پنج شنبه 88 تیر 18 ساعت 10:46 عصر )

    از پشت شیشه های بزرگ دلتنگی گریه میکنم و آرزو میکنم که کاش  برای یک لحظه فقط یک لحظه آغوش گرمت را احساس کنم ،

    میخواهم سر روی شانه های مهربانت بگذارم تا دیگر از گریه کم نشوم .

    تو مرا به دیار محبتها بردی و صادقانه دوستم داشتی پس بیا و باز در این راه تلاش کن اگر طاقت اشکهایم را نداری .

    در راه عشقی پاک تر و صادقانه تر، زیرا که من و تو ما شده ایم پس نگذار زمانه بیرحم دلهایی را که از هم جدا نشدنی است

    را به درد آورد دلم را به تو دادم و کلیدش را به سوی آسمان خوشبختی ها روانه کردم

    چه شبها که تا سحر به یادت با گونه های خیس از دلتنگی ها به سر بردم

    چه روزها با خاطراتت نفس کشیدم پس تو ای سخاوت آسمانی من ...

    مرا دریاب که دیوانه وار دوستت دارم...



  • کلمات کلیدی :
  • » شراره
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    پدرم...(دوشنبه 88 تیر 15 ساعت 11:27 صبح )

    علی پا به علی

    علی پا به این دنیا گذاشت و قلب عاشقان را محسور کرد

    و همگان را با انسانی آشنا کرد

    که پدر تمامی آفریدگان پروردگارش لقب گرفت.

    پدر عزیزم روزت مبارک.



  • کلمات کلیدی :
  • » شراره
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    حرف دل...(چهارشنبه 88 تیر 10 ساعت 4:17 عصر )

    خدایا  تو  را  می پرستم و  تنها  تو  را دوست  دارم .

    خدایا  به من قدرتی عطا  کن که  بتوانم آن باشم که تو می خواهی .

     خدایا  تو  را  در  بی کسیهایم به چشم دل  نظاره گر بوده ام ، چگونه باید تو  را بخوانم؟

      خود نمی دانم خدایا  این تویی که همه ی وجودم را به  تو  تقدیم می کنم.



  • کلمات کلیدی :
  • » شراره
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    به او بگویید دوستش دارم...(یکشنبه 88 خرداد 31 ساعت 8:19 عصر )

    به او بگویید دوستش دارم با صدایی آهسته ، آهسته تر از صدای بال پروانه ها به او بگویید دوستش دارم با صدایی بلند ، بلند تر از صدای پرواز کبوتران عاشق به او بگویید دوستش دارم با هیچ صدایی، چون فریاد دوستت دارم نیاز به صدای بلند یا کوتاه ندارد ؛

    فریاد دوستت دارم را میتوان با تپش یک قلب به تمام جهانیان رساند ؛ پس بذار بدونه هیچ شرمی بگویم دوستت دارم ...

    تقدیم به تمامی آنانی که هنوز هم تکه ای از آسمان در چشمانشان جِرعه ای از دریا در دستانشان و تبسمی زیبا از خاطره ایثار گل های سرخ در معبد ارغوانی دل هایشان به یادگار مانده است.



  • کلمات کلیدی :
  • » شراره
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    <      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های وبلاگ
    عشق ...
    خدا حافظ...شیرین باد عشق...
    برای رفتن نباید گریه کنم...
    حس سکوت...
    به یاد آور خطوط مهربان زیر چشمانت...
    عهدنامه عشق فانی...
    جاده زندگی...
    تنهایی من، همان انتظارم است!
    سال نو مبارک...
    بایست...
    [عناوین آرشیوشده]