[ و گفته‏اند که در روزگار خلافت عمر بن خطاب از زیور کعبه و فراوانى آن نزد وى سخن رفت ، گروهى گفتند اگر آن را به فروش رسانى و به بهایش سپاه مسلمانان را آماده گردانى ثوابش بیشتر است . کعبه را چه نیاز به زیور است ؟ عمر قصد چنین کار کرد و از امیر المؤمنین پرسید ، فرمود : ] [ قرآن بر پیامبر ( ص ) نازل گردید و مالها چهار قسم بود : مالهاى مسلمانان که آن را به سهم هر یک میان میراث بران قسمت نمود . و غنیمت جنگى که آن را بر مستحقانش توزیع فرمود . و خمس که آن را در جایى که باید نهاد . و صدقات که خدا آن را در مصرفهاى معین قرار داد . در آن روز کعبه زیور داشت و خدا آن را بدان حال که بود گذاشت . آن را از روى فراموشى رها ننمود و جایش بر خدا پوشیده نبود . تو نیز آن را در جایى بنه که خدا و پیامبر او مقرر فرمود . [ عمر گفت اگر تو نبودى رسوا مى‏شدیم و زیور را به حال خود گذارد . ] [نهج البلاغه]

باران عشق

Powerd by: Parsiblog ® team.
فواره ی عشق و جنون ...(سه شنبه 88 دی 15 ساعت 4:38 عصر )

چکه چکان باران باز هوا را پر از یاد تو کرده ای نازنین؛
باز چشم هایم به آسمان حسادت کرد و نگاهم به جای خالی تو عادت نکرد
امشب خبری از ماه نیست . ماه من هم گم شده انگار
و سرما شلاق می کشد بر تن شلاق دیده ی من
جنون خون پیکرم ، فواره فواره می خواند لیلاترین شعرهای دیوانگی اش را
باد ، زوزه ای مرگبار کشید چنگ در پیکر زخم خورده ام زد . انگار می خواهد مرا با خود ببرد تا آن سوی دورها !
به یاد آن باران ها که چترم . پناه شانه ی تو بود مگر می توان نگریست ؟!
حال دیگر چشمهایم به آسمان طعنه می زنند
تمنای دست هایم تا آغوش تو دراز است
و باز حسرت چشم هایم به رنگ نبودنت ...
شاهزاده ی رویاهای رنگین ؛ مالک قصر آرزوها
درس درس عشق و انتظارت در مکتب
دلم هرگز تکراری نخواهد شد
تا ابدیت ثانیه هایی که خدا آفرید دوستت دارم ...



  • کلمات کلیدی :
  • » شراره
    »» نظرات دیگران ( نظر)


    لیست کل یادداشت های وبلاگ
    عشق ...
    خدا حافظ...شیرین باد عشق...
    برای رفتن نباید گریه کنم...
    حس سکوت...
    به یاد آور خطوط مهربان زیر چشمانت...
    عهدنامه عشق فانی...
    جاده زندگی...
    تنهایی من، همان انتظارم است!
    سال نو مبارک...
    بایست...
    [عناوین آرشیوشده]