هر روز دست به دعا کردم ، از ته دل خدا خدا کردم
گفتمش یا رب ز من دیوانگی اموختی
محبت را مهربانی را در دلم افروختی
حال من عاشق زلف او شدم
مثل یک دیوانه در کویش شدم
یا رب این عشق با من چه ها میکند
درد این دل را دوا میکند
عاشقی سخت است ولی با او شیدا میکنم
از این عشق تو را شکر میکنم
من هر روز دست به دعا میکنم
از تو طلب دیدار او میکنم
تو خود میدانی در کوی او هجرانم
باری از کوه غم در دل دارم
هر شب از غم هجران اشک بر سموات دارم
یارب این هجران را پابان بده
این دو دل را در کنار هم به مهربانی بده...