وقتی می بارد
سنگینی بار نگاهش را
بر صورتم حس می کنم
قطرات عشق روی گونه ام میریزد
ردپای باران بر چهره ام نشسته
خیسی نرمی بر کف دستانم
گه دعا گونه برایش دراز گشته، لمس می کنم
چشمانم را می بندم
تا شویندگی بار سنگین غمم را حس کنم
باران عشق روی قلبم
زمهریر مرگ را آب می کند.
