می خواهم شرحی از حال و هوای اکثر انسانهای امروزی بگویم که صدها آه بر دل به جای می گذارد …
نفسها در سینه حبس است ؛ آدمها با هم دیگر در جنگند
اعتمادی به کسی نیست ؛ عشق و هم نفسی در قلب بی هوسی نیست
قلب زندگی شکسته است ؛ نفسها در سینه به حبس ابد نشسته است
از ته دل هیچ کی به هیچ کسی دل نمی بندد ؛ از ته دل دیگر هیچ کس نمی خندد …
چرا باید این گونه بود ، تا چه زمان می توان سکوت نمود !
به چه بهایی ، به مردن جسم و قلب سالم یا سرگردان نمودن ارواح .
شمایی که در اندیشه خود شکست خورده ی دنیا می باشید ، دست در دست حق متعال قرار داده و با زمزمه های اتشین دردها را شناور نمایید .
تنها داروی شفا بخش بشر یک رنگی و پاک دلی است .هیچ دلی دردمند نخواهد ماند ، فقط با این شرط که زنده دل باشی و روح خود را آزار و شکنجه ندهید .و محبت را از هیچ بنده ای دریغ و بیهوده ندانید .